شاید شما هم یکسری عادتهایی داشته باشید که به مرور زمان موجب خرابی دندان هایتان شود؛ پس بهتر است که آنها را بشناسید و هر چه سریعتر ترکشان کنید. در ادامه ایمیل پرشین استار 22 مورد از عادتهایی که موجب خرابی دندان هایتان میشود را یادآور می شویم که امیدواریم آنها را بشناسید و انجام ندهید.
1. دندان قروچه : ساییدن دندانها به هم یا دندان قروچه در اثر فشار عصبی و مشکل بد خوابیدن ایجاد میشود؛ کنترل دندان قروچه بسیار سخت است؛ خودداری از جویدن غذاهای سفت در طول روز، درد دندان و آسیب ناشی از دندان قروچه را کم میکند. در شب از محافظ دهان (مخصوص دندان قروچه) استفاده کنید تا در حین خوابیدن از آسیب دندان در اثر دندان قروچه جلوگیری کنید.
2. جویدن یخ : یخ مادهای بدون قند است و ممکن است فکر کنید برای دندان ضرری ندارد؛ اما جویدن یخ میتواند باعث شکستن و یا از بین رفتن قسمتی از مینای دندان شود؛ اگر یخ را سفت بجوید، باعث تحریک بافت نرم داخل دندان و بروز حساسیت و درد دندان میشود. خوردن غذاهای داغ و یا غذاهای سرد ممکن است درد دندان را شدت بخشند؛ بهتر است به جای جویدن یخ، آدامس بدون قند بجوید.
3. جویدن مداد : آیا موقع تمرکز روی یک مسئله، مداد خود را میجوید؟؛ اثر جویدن مداد همانند جویدن یخ است و باعث شکستن و یا خرد شدن دندانها میشود. هنگامی که میخواهید چیزی را بجوید، آدامسهای بدون قند را انتخاب کنید؛ آدامسهای بدون قند باعث ترشح زیاد بزاق میشوند و از بوی بد دهان و پوسیدگی دندانها جلوگیری میکنند.
4. مکیدن انگشت : معمولاً کودکان بعد از پدیدار شدن دندانهای دائمی خود، انگشتان خود را میمکند؛ این انگشت مکیدن در سن 5 تا 6 سالگی ظاهر میشود و باعث تغییرات دائمی در ساختار دندان و لثه میشود؛ مکیدن انگشت شست میتواند باعث لق شدن و انحراف دندانهای کودک از جای خود شود؛ این انحراف دندانها میتواند مشکلات تنفسی و جویدنی را برای کودک به وجود آورد.
5. مکیدن لیمو ترش : افرادی که لیموترش را میمکند، خود را در خطر مشکلات دهانی و دندانی قرار میدهند؛ لیمو دارای مقدار زیادی اسید است؛ این اسید، باعث تضعیف شدن مینای دندان و زبری سطح دندانها میشود.
6. جویدن ناخن : جویدن ناخن نه تنها ظاهر دست را زشت میکند، بلکه به دندانها نیز آسیب میرساند و باعث مشکلات دهانی میشود؛ جویدن ناخن باعث بیرون آمدن دندان از محل خود، شکستن دندان و تخریب مینای دندان میشود.
7. با شیشه شیر خوابیدن : اگر موقع خواب، به کودک خود یک شیشه آب میوه، شیر و یا شیرخشک بدهید و در حین خوردن آن بخوابد، باعث خواهید شد که دندانهای جدید پوسیده شوند؛ پس، بهتر است قبل از خوابیدن کودک، شیشه شیر را از او بگیرید و او را به این کار عادت ندهید.
8. سوراخ کردن (پیرسینگ) زبان : در برخی کشورها، سوراخ کردن زبان و آویزان کردن زیورآلات فلزی از آن (پیرسینگ) مرسوم است؛ اگر به طور ناخودآگاه این قطعه فلزی را گاز بگیرید، دندانتان میشکند؛ هنگامی که فلز با لثه برخورد میکند، باعث آسیب لثه و لق شدن دندانها میشود. دهان ما پر از باکتری است، بنابراین سوراخ کردن زبان، خطر عفونت و زخم زبان را زیاد میکند؛ بهتر است قبل از این کار، با یک دندانپزشک مشورت کنید.
9. سخت مسواک زدن : مسواک زدن بخشی از بهداشت دهان و دندان است اما نباید سفت و محکم مسواک بزنید؛ این نوع مسواک زدن باعث از بین رفتن مینای دندان، تحریک لثهها، حساس شدن دندانها نسبت به سرما و گرما و حتی ایجاد سوراخهایی در دندان میشود.
10. باز کردن چیزی با دندان : باز کردن درب قوطی و یا بسته پلاستیکی با دندان ممکن است راحت باشد، اما دندان ابزاری برای خرد کردن و یا باز کردن وسایل نیست؛ به جای دندان میتوانید از قیچی و یا درب باز کن استفاده کنید؛ از دندانها باید فقط برای خوردن غذا استفاده کرد.
11. ورزش کردن بدون محافظ دهان : موقع انجام ورزشهایی مثل بوکس، هاکی و ورزشهایی که با صورت شما در تماس هستند باید از محافظ دهان و دندان استفاده کرد؛ این محافظ دهان یک قطعه پلاستیکی است و از دندانهای بالایی محافظت میکند؛ بدون این محافظ زمانی که ضربه سنگینی به صورت شما وارد شود، میتواند دندانها را خرد کند؛ این محافظ دندان را میتوانید از دندان پزشک بگیرید.
12. آب نبات سفت : قند موجود در آبنبات باعث به وجود آمدن پلاکهای چسبنده بر روی دندانها میشود؛ سپس باکتریهای موجود در پلاک دندان، قند را تبدیل به اسید میکند و این اسید باعث از بین رفتن مینای دندان میشود؛ بنابراین بعد از مصرف شکلات، آبنبات و شیرینی، حتماً دندانهای خود را مسواک بزنید.
13. شیرینی چسبنده : همه مواد شیرین باعث پوسیدگی مینای دندان میشوند، اما برخی از آنها بیشتر مضرند، مثل سوهان، گز، پاستیل و آب نبات شل؛ وقتی شیرینی به دندان بچسبد و قند تبدیل به اسید میشود، این اسید برای ساعتها در تماس با مینای دندان است. اگر بعد از خوردن این نوع شیرینیها، چیزی مثل کرفس یا آدامس بدون قند بجوید، مقدار زیادی بزاق ترشح میشود و این بزاق اسید را از بین میبرد.
14. نوشابه های گازدار : فقط شیرینی مسبب خرابی دندان نیست؛ اگر یک لیوان نوشابه گازدار بنوشید، بیشتر از 11 قاشق چایخوری قند مصرف کردهاید؛ همچنین نوشابهها حاوی اسید فسفریک و اسید سیتریک است که این دو اسید، باعث از بین رفتن مینای دندانها میشوند. نوشابههای رژیمی هر چند بدون قند هستند، ولی مقدار زیادی شیرین کننده مصنوعی دارند که این شیرین کنندهها، دارای اسید هستند و برای دندانها مضرند.
15. نوشابههای ورزشی : معمولاً این نوشابهها دارای مقدار زیادی قند هستند؛ نوشابههای ورزشی هم در دهان، اسید به وجود میآورند که این اسید به مینای دندان حمله میکند؛ اگر زیاد از این نوشیدنیها استفاده میکنید، این را بدانید که در معرض پوسیدگی دندان خواهید بود؛ در حین ورزش و برای جلوگیری از کم آبی بدن، میتوانید از آب دارای املاح استفاده کنید.
16. آبمیوه صنعتی : آبمیوههای صنعتی دارای ویتامین و آنتی اکسیدان هستند، ولی بیشتر آنها قند زیادی دارند؛ میوهها خودشان شیرین هستند، بنابراین اگر آب میوهای میخرید توجه کنید که قندی به آن افزوده نشده باشد؛ همچنین میتوانید آب میوه خریداری شده را با مقدار آب رقیق کنید.
17. چیپس سیب زمینی : غذاهای نشاستهای مثل چیپس، توسط باکتریهای موجود در پلاک دندان، شکسته شده و به اسید تبدیل میشوند؛ این اسید مدت 20 دقیقه به دندانها حمله میکند؛ اگر غذا بین دندانها باقی بماند، این مدت زمان بیشتر میشود؛ بنابراین بهتر است بعد از خوردن چیپس سیب زمینی و یا دیگر غذاهای نشاستهای، حتماً بین دندانهای خود را با نخ دندان تمیز کنید.
18. مصرف دائمی میان وعده : میان وعدهها نسبت به وعدههای اصلی غذا، کمتر موجب ترشح بزاق دهان میشوند؛ پس بهتر است از مصرف میان وعدههای شیرین و چسبنده خودداری کنید و به جای آن میتوانید از میوه و سبزیجاتی مثل هویج استفاده کنید؛ همچنین شکستن زیاد موادی مثل تخمه و آجیل در میان وعدهها برای دندانها مضر است.
19. نوشیدن قهوه : اگر زیاد قهوه بنوشید، به مرور زمان، در اثر تیرگی قهوه و اسید موجود در آن، دندانهایتان زردرنگ میشوند؛ خوشبختانه، لکههای زرد ناشی از مصرف قهوه، به سادگی با استفاده از مواد سفید کننده دندان از بین میروند؛ از یک دندانپزشک درباره نوع و نحوه استفاده از این سفید کنندهها سؤال کنید.
20. کشیدن سیگار : سیگار و دیگر محصولات دخانی، لکههایی را بر روی دندانها به جای میگذارند و موجب بیماریهای لثه و افتادن دندانها میشوند؛ تنباکوی موجود در دخانیات، موجب سرطان دهان، لب و زبان نیز میشود.
21. نوشیدن مشروبات الکلی : اسید در مشروبات الکلی، مینای دندان را از بین میبرد و لکههایی را بر سطح دندان به جای میگذارد؛ با استفاده از مواد سفید کننده دندان و خمیر دندان، میتوانید با این لکهها مبارزه کنید.
22. زیاد خوردن : خوردن بیش از حد در عارضه پرخوری عصبی باعث افزایش پوسیدگی دندانها میشود؛ اسیدهای قوی که در اثر استفراغ کردن از دهان خارج میشوند، میتوانند دندانها را ضعیف و شکننده کنند؛ این اسیدها همچنین باعث بوی بد دهان میشوند؛ در بیماری پرخوری عصبی (بولیمیا) فرد ابتدا مقدار زیادی غذا میخورد و سپس عمداً غذای خورده شده را بالا میآورد. برگرفته از سایت تبیان
میشل فارادی در 22 سپتامبر 1791 در "نیوئنیگتون" نزدیک شهر لندن متولد شد. میشل فرزند نعلبند فقیری بود.
در 13 سالگی فارادی را برای شاگردی نزد صحافی گذاشتند. صحافی کاری فنی نیست. اما این حسن را دارد که شاگردان کنجکاو را وادار می کند گاهگاهی کتاب های موجود در صحافی را ورق بزنند و چیزی بیاموزند. میشل غالباً از مطالعه کتاب هایی که می بایست جلد می کرد غرق حیرت می شد. به این ترتیب مطالعه کردن روش زندگی او را تغییر داد.
روزی یکی از تألیفات شیمیدانی سوییسی به نام "مارسه" را مطالعه کرد. بلافاصله متوجه شد که باید وارد خط سیر علوم شود و با وجود وضع مالی بسیار بدی که داشت چندین کتاب خرید و شروع به خواندن آنها کرد.
این شاگرد صحافی به در خواست و التماس از این و آن نپرداخت. بلکه در جلسات درس مربوط به علوم شرکت کرد و مقالاتی نوشت و پس از مدتی با در خواست خودش وارد آزمایشگاه "دیوی" شد و به تحقیق در رشته شیمی پرداخت.
او از سال 1820 شروع به انتشار آثارش کرد. در سال 1823 برای اولین بار موفق شد گاز سولفور آمونیاک، گاز کلریدریک و گاز سولفوریک و کلر را مایع کند.
در حوالی سال 1825 فارادی بر حسب اتفاق توانست بنزن benzene را کشف کند که امروزه مصارف مختلفی دارد و مصرف آن به عنوان سوخت ماشین های سواری از جمله کاربردهای آن است.
از دیگر آزمایش های مهم او آزمایش "برقکافت" است . برقکافت آزمایشی است که در آن جریان برق را از میان یک ترکیب شیمیایی فلزدار عبور می دهند. فارادی متوجه شد که در این آزمایش یک واکنش شیمیایی رخ می دهد. بعد ها فیزیکدان ها برای توجیه این مشاهده فارادی، برای الکتریسته ذره ای بنیادی پیشنهاد کردند و این ذره را الکترون نامیدند.
سادگی قلب، عشق شدید به حقیقت، علاقه به موفقیت و تحسین صادقانه او برای اکتشافی که دیگران انجام می دادند، از خصوصیات اخلاقی فارادی بود که باعث می شد دیگران بیشتر به او نزدیک شوند.
در زمان فارادی دانشمندان درباره این که آیا می توان از مغناطیس الکتریسیته تولید کرد یا نه به شدت کار می کردند.
فارادی هم هفت سال تمام در آزمایشگاهی مجهز در این باره تحقیق کرد و سعی کرد از شکست هایش درس بگیرد. سرانجام هم پس از تلاش های فراوان کشف "الکتریسیته القایی" را اعلام کرد. اما در همان زمان محققی آمریکایی به نام "هنری" j-henry که در آزمایشگاه حقیری در آلبانی کار می کرد هم همین نتیجه را به دست آورد.
علم نیز به پاس خدمات هر دوی این دانشمندان، نام دو واحد الکتریکی را هنری و فاراد گذاشته است. فارادی در سال 1867 دار فانی را وداع گفت.
منابع:
کتاب تاریخ علم - کتاب شیمی 2 دبیرستان
ماری کوری
ماری کوری (1934-1867) فیزیکدان و شیمیدان متولد کشور لهستان، یکی از مشهورترین دانشمندان زمان خودش بود. او همراه با شوهرش پیر کوری، در سال 1903 جایزه نوبل گرفت و جایزه نوبل دیگری را هم به تنهایی در سال 1911 دریافت کرد.
ماری اسکلودووسکا Marie Sklodowska در هفتم نوامبر سال 1967 در ورشو پایتخت لهستان متولد شد. ماری دختر یک معلم بود. در سال 1981 او برای مطالعه فیزیک و ریاضیات در دانشگاه سوربن به پاریس رفت. اینجا جایی بود که با پیر کوری پرفسور مدرسه فیزیک (در فرانسه مدرسه جایگاه بهتری نسبت به دانشگاه دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه اینجا را کلیک کنید) آشنا شد. آنها در سال 1895 با هم ازدواج کردند.
ماری کوری و پیر کوری به اتفاق هم عناصر پلوتونیوم و رادیوم را کشف کردند
کوری ها با هم در زمینه رادیواکتیویته بر پایه کار "رونتگن" فیزیکدان آلمانی و "بکوارل" Becquerel فیزیکدان فرانسوی کار کردند. در جولای 1898 کوری ها کشف یک عنصر شیمیایی جدید یعنی پلوتونیوم را اعلام کردند. در پایان همان سال آنها کشف دیگری را نیز اعلام کردند. کشف جدید رادیوم بود. کوری ها به طور مشترک با با بکوارل جایزه نوبل فیزیک را در سال 1903 گرفتند. زندگی پیر کوری مدت کوتاهی بعد یعنی در سال 1906 به دنبال تصادف با یک درشکه به پایان رسید.
سپس ماری یک پست آموزشی را در سوربن قبول کرد. به این ترتیب او اولین زنی بود که در دانشگاه سوربن درس داد. او به کاری که با شوهرش شروع کرده بود وفادار ماند و در سال 1911 دومین جایزه نوبل را این بار در رشته شیمی دریافت کرد. تحقیقات ماری کوری در پیشرفت به کارگیری اشعه ایکس در جراحی بسیار مؤثر بود.
در طول جنگ جهانی اول کوری به تجهیز آمبولانس ها با تجهیزات اشعه ایکس کمک کرد. او خودش آمبولانس ها را به خط مقدم نبرد می برد. صلیب سرخ جهانی او را رییس سرویس رادیولوژی کرد و ماری رشته های آموزشی در زمینه تکنیک های جدید را برای کارکنان بیمارستانی و دکترها برقرار کرد. با وجود موفقیت در زمینه های مختلف، ماری مجبور بود به رویارویی با مخالفت هایی که از جانب دانشمندان مرد فرانسه با او به عنوان زن صورت می گرفت ادامه دهد. ماری کوری هرگز از کارش به سود مالی قابل توجهی دست نیافت.
در اواخر دهه 1929 وضع جسمانی او رو به خرابی رفت. ماری کوری در چهارم جولای سال 1934 در نتیجه این که برای تحقیقاتش در معرض تشعشعات با انرژی زیاد قرار گرفته و به سرطان خون مبتلا شده بود، درگذشت. بزرگ ترین دختر کوری ها یعنی "ایرنه" هم دانشمند و برنده جایزه نوبل شیمی شد.
منبع: http://www.bbc.co.uk/history/historic_figures/curie_marie.shtml
- در یک وبلاگ با مخاطب کم، اجباری به بهروز کردن همیشگی نیست، شما متعهد نمیشوید و میتوانید هفته یا حتی ماهی یک مطلب داشته باشید و هر وقت «نوشتنتان گرفت»، به میزان بیشتری بنویسید.
۲- در یک وبلاگ کوچک، میزان انتظار از شما پایینتر است، دلیلی وجود ندارد که هنگام نوشتن یک پست به همه جوانب امر فکر کنید، مثلا هیچ نیازی نیست که از خودتان بپرسید، نکند خواننده از من بپرسد که هدف از نوشتن این پست چه بوده است.
۳- در یک وبلاگ کوچک، بیشتر در پی تسلی روحی و برآوردن خواهشهای روانی خودتان هستید تا برآورد برآیند سلایق خوانندگان و بعد نوشتن مطابق این ارزیابی.
۴- مدیریت یک وبلاگ کوچک، وقت کمتری میبرد و هزینه کمی بابت میزبانی و یا طراحی پوسته میپردازید. شما لازم نیست بابت مدیریت آگهیها وقت بگذارید و وقتتان را صرف کارهایی کنید که دوست ندارید.
۵- وبلاگ کوچکتان میتواند ناشناخته باقی بماند و بنابراین هراسی از خوانده شدنش توسط نزدیکان و همکاران ندارید. شاید برایتان عجیب باشد، اما بسیاری از وبلاگنویسها حتی آنهایی که مطالبشان «اگر و امایی» هم ندارد، دوست ندارند در محیط آفلاین کسی آنها را به خاطر وبلاگشان یاد کند و نه شخصیت آفلاین آنها!
۶- در یک وبلاگ کوچک، میشود بیشتر روزانهنویسی کرد. مثلا در یک وبلاگ کوچک میشود، به راحتی در مورد خاطرات دوران طبابت نوشت. اما مثلا تصور کنید که من بیایم و مرتب در مورد مریضهای جالبی که داشتهام بنویسم، این کار برخلاف انتظار شما، خالی از مشکل نیست،مثلا ممکن است:
- متهم به بیخیال بودن و یا تفریح کردن با آلام خلق شوم.
- این شائبه پیش بیاید که مثلا با عنوان کردن مشکلات صنفی، اهداف خاصی دارم!
- متهم شوم که حریم خصوصی بیماران با نقل خاطرات نقض میکنم.
- متهم شوم که از بیماری مردم برای افزایش هیت استفاده میکنم و …
حالا ممکن است یکی حرفهاش چیز دیگری باشد، مثلا پرستار، قاضی، ورزشکار معروف یا از اهالی شناخته شده رسانه باشد، در هر صورت روزانهنویسی او به سادگی روزانهنویسی یک بلاگر ناشناس نخواهد بود.
۷- در یک وبلاگ کوچک میتوان بیشتر به صورت شخصی اظهار نظر کرد، اما در یک وبلاگ بزرگ باید همه جوانب را تحتنظر داشته باشی و مواظب باشی یک طرفه به قاضی نروی و سیاه و سفید نبینی و به همه مخاطبان فکر کنی. مثلا اگر از یک ورزشکار یا بازیگر سینما متنفر باشی، در یک وبلاگ کوچک میتوانی دستش بیندازی، اما در یک وبلاگ بزرگتر باید او از چند زاویه بررسی شود.
۸- در یک وبلاگ کوچک میتوان صمیمانهتر نوشت و بیشتر با خوانندگان گرم گرفت و کامنتهایی حتی بیشتر و تسلیبخشتر از یک وبلاگ بزرگ داشت.
۹- یک وبلاگ کوچک، وقت آزاد بیشتری برای شما میگذارد که در آن میتوانید فیلم ببینید، ورزش کنید و بیشتر کتاب بخوانید.
۱۰- برد رسانهای کمتر و داشتن مخاطب کمتر، باعث میشود کمتر محافظهکار باشید و بتوانید گاه و بیگاه هر چه دل تنگتان خواست، بگویید!
پس اگر وبلاگی دارید که تنها چندده نفردر روز بازدیدکننده دارد، اما با همین عده ارتباط صمیمانهای دارید، اگر حس میکنید مطالبتان توسط همین عده خوب خوانده میشود، اصلا فکر نکنید که لطف کار با بیشتر شدن مخاطبتان بیشتر خواهد شد، ممکن است به صورت متناقض، بزرگتر شدن وبلاگتان، میزان لذتی را که از نوشتن میبرید، کاهش دهد.
به وبلاگ کوچتان افتخار کنید، درست است که شاید نتوانید با آن مشهور شوید، اما شما جریان سیال فکریتان که نیازی به ویرایش آن هم نیست، در این وبلاگ کوچک دارید.
سعی کنید در همین وبلاگ کوچک خودتان باشید، با وجود همین مخاطب اندک بنجلفروشی نکنید و به موقعش خوب، سنجیده و پیراسته بنویسید.
وبلاگستان فارسی تنها از ده – بیست وبلاگ بزرگ ساخته نشده، بلکه آمیزهای از هزاران وبلاگ کوچک است که اگر هر یک از آنها بتوانند در ماه فقط یک مطلب خوب بنویسند، میتوانند همه چیز را تغییر بدهند.
پنج دلیلی که نشان میدهد یا باید چیزی را قبول نکنیم، و یا باید به قولمان عمل کنیم:
کمال
برای من، انجام دادن آنچه که حرفش را میزنم، به معنی کمال و بینقصیام است. زمانی که بر سر حرفم نمیایستم، احساسی بدی دارم. حرف من برای خودم ارزش دارد و من آن را سبک نمیگیرم. اما اگر شما حرفی میزنید یا قولی میدهید که برایتان ارزشی ندارد، باید علت را پیدا کنید.
اعتماد و اطمینان
من به افرادی که بر روی حرفشان نمیمانند اعتماد نمیکنم. اگر کسی چندین بار زیر حرفش بزند، آن موقع است که من میدانم فرد مورد نظر قابل اعتماد نیست. پس من علاقهام را نسبت به اینگونه افراد از دست میدهم و حاضر نیستم وقتم را با آنها تلف کنم. در حالی که این موضوع ناراحت کننده است، به خودم قبولاندهام که آنها نمیتوانند بر روی حرفی که میزنند بایستاند و آن را همانگونه که باید و شاید انجام دهند.
احترام به عهد
من دیگر برای افرادی که برای حرف خود ارزش قائل نیستند، احترامی قائل نمیشوم. زمانیکه افراد به من میگویند کاری را انجام میدهند و از انجام آن سرباز میزنند، احساس بدی نسبت به آنها در درونم به وجود میآید. در ابتدای مسیر من به آنها یک راه گریز میدهم و فرض را بر این میگذارم که ممکن است مشکلی مانع از انجام کار توسط آنها شده است. اما در صورتی که وی کارش را بارها و بارها تکرار کند، من دیگر اعتمادم را به وی از دست خواهم داد و دیگر احترامی برای او قائل نمیشوم.
در صورتی که میخواهید دیگران به شما احترام بگذارند، زمانی بله بگویید که واقعا منظورتان بله است و زمانی نه بگویید که واقعا مظورتان نه باشد. مراقب باشید که ترس شما از تحت کنترل بودن و یا ناراحت شدن فرد مقابل بر روی اعتماد دیگران بر روی شما تاثیر بگذارد.
احترام به نفس
ما نمیتوانیم زمانیکه دیگران را ناراحت میکنیم، احساس با ارزش بودن داشته باشیم. افرادی که حرف خود را انکار میکنند، ارزشی برای خود قائل نمیشوند و نمیتوانند بینقص رفتار کنند. آیا احساس تحت کنترل بودن بیشتر از ارزش شخصی خودتان ارزش دارد؟ آیا زمانیکه نمیتوانید به قولتان وفادار بمانید، شوخی میکنید که میتوانید ارزش خودتان را نگه دارید؟ احترام به نفس، نتیجه رفتار محترمانه با خود و دیگران است.
قدرت شخصی
قدرت شخصی نتیجه رفتار کردن در راههایی است که ما به آنها ارزش و بها میدهیم. در واقع مصداق اصطلاحی است که مرد سرش را از دست میدهد و اما زیر حرفش نمیزند. این اصطلاح ناشی از قدرت شخصی فرد میشود و نشان میدهد که فردی حاضر است تا سرحد مرگ پیش برود و اما درستی و تمامیتش را از دست ندهد. سعی کنید با خودتان برای نگهداری حرفتان صادق باشید و تا زمانیکه نمیتوانید سر حرفی بمانید، قولش را ندهید.منبع:ایرانسان